انشا در مورد حضرت محمد

انشا در مورد حضرت محمد

انشا در مورد پیامبر اسلام 4 انشاء زیبا در مورد حضرت محمد رسول الله (ص)

در این قسمت مجموعه چند انشاء زیبا با موضوع پیامبر، حضرت محمد رسول الله (ص) را گردآوری کرده ایم. این انشاء های مذهبی کوتاه و بلند امیدواریم مورد توجه شما قرار بگیرند.

انشا درباره ویژگی های اخلاقی رسول اکرم (ص)

سخن گفتن درباره ی ویژگی های اخلاقی رسول اکرم (ص) بسی دشوار است که زبان از گفتن آن قاصر و قلم از بیان آن عاجز است  . اما آب دریا را اگر نتوان کشید*هم به قدر تشنگی باید چشید مانیز قلم در دست گرفته، و به نگارش ذره ای از اقیانوس بی کران فضایل اخلاقی آن حضرت پرداخته ایم،

پیامبری که رحمه للعالمین است

و به فرمایش خودش «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است

و به همین خاطر رفتار رسول خدا (ص)  پر از زیبایی هاست …

نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد ، رفتار کریمانه اش گویای بزرگی روح ، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود . در مجلس دارای ادب ، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست ، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد ، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی ، همیشه حق بر زبانش جاری ، لبخند بر لب ، و متواضع ترین مردم بود ،

آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند . در امانت داری سرآمد همه بود ، در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت ،  به قول و پیمانش وفادار بود ، عفت کلام آن حضرت سر مشق همه ی نیکان بود خوبی ها و فضایل و زیبایی های آن حضرت آن قدر فراوانند که ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد . اینک به ذکرگوشه ای از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم(ص) می پردازیم.

امانت داری اظهار شادی راستگویی متواضع بودن وفای به عهد مهربانی سخاوتمندی ساده زیستی خوش اخلاقی اکرام دیگران ادب کمک به نیازمندان حیا سکوت ذکر گفتن

انشا در مورد معجزات الهی در هنگام ولادت حضرت محمد(ص)

با میلاد پیامبر(ص)، خاتم پیامبران (ع)، پرونده نبوت برای همیشه مختومه شد. تمام أنبیاء (ع)، از حضرت آدم(ع) تا حضرت عیسی (ع)، بشارت آمدن پیامبر اکرم (ص) را به پیروان‌شان داده بودند و پیامبراکرم (ص) در ‌چنین ایامی قدم به عرصه گیتی نهاد.

بیش از ۱۴۰۰ سال پیش در روز ۱۷ ربیع‌الاول، کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود نام مبارکش محمد بن عبدالله و در تورات و برخی کتب آسمانی”احمد” نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد(ص) پیش از نامگذاریِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وی را «احمد» نامیده بود

کنیه حضرت محمد (ص)ابوالقاسم و ابوابراهیم است و القاب حضرت محمد (ص) رسول اللّه، نبی اللّه، مصطفی، محمود، امین، امّی، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذیر، بشیر، مبین، کریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذکّر، یس، طه‏ و…

حضرت محمد (ص)، آخرین پیامبر الهی، بنیان‏گذار حکومت اسلامی و نخستین معصوم در دین مبین اسلام. برابر رسم خانواده‌های بزرگ مکه “آمنه” پسر عزیزش، محمد را به دایه‌ای به نام حلیمه سپرد تا در بیابان گسترده و پاک و دور از آلودگی‌های شهر پرورش یابد. “حلیمه” زن پاک سرشت مهربانی بود. حضرت ۶ ساله بود که همراه مادر برای دیدار خویشان به یثرب (مدینه) رفت‌، اما آمنه نیز در بازگشت، بیمار شد و درگذشت و او را در ابواء نزدیک مدینه به خاک سپردند.

محمد (ص) از این پس در کنف حمایت جدش عبدالمطلب قرار گرفت، اما او نیز در ۸ سالگی وی درگذشت و سرپرستی محمد (ص) بر عهده عمویش ابوطالب گذارده شد. ابوطالب در سرپرستی برادرزاده‌اش کوششی بلیغ می‌کرد. در سفری تجارتی به شام او را با خود همراه برد و هم در این سفر، راهبی بحیرا نام، نشانه‌های پیامبری را در او یافت و ابوطالب را از آن امر مطلع ساخت.

نخستین زنی که افتخار همسری حضرت محمد (ص)را یافت، خدیجه بنت خویلد بود. حضرت محمّد(ص) پیش از رسیدن به مقام رسالت، در سن ۲۵ سالگی با این بانوی بزرگوار ازدواج نمود و ثمره این ازدواج بانوی نخست خلقت حضرت زهرا (س) است.

به مختصر معجزاتی از زمان ولادت این خاتم پیامبران اشاره می‌کنیم:

معجزات زمان تولد پیامبر اکرم (ص) بیشتر و عجیب‌تر از اتفاقات رخ داده در زمان دیگر انبیا (ع) است تا اینکه مردم را با این معجزات و امور خارق‌العاده آماده پذیرش امانت مهم الهی کنند.همزمان با تولد و کودکی هر پیامبری، معجزات و امور خارق‌العاده‌ای در جهان اتفاق می‌افتد که هدف از آن، آماده ساختن مردم برای پذیرش ادعای بعدی آن پیامبر است.

به عنوان مثال زمانی که حضرت موسی (ع) متولد شد خداوند متعال به مادرش وحی کرد که او را روی تخته‏‌ای بگذارد و به آب اندازد و او چنین کرد و خداوند، موسی (ع) را در حمایت فرعون که هزاران کودک را از ترس متولد شدن موسی (ع) کشته بود پرورش داد و این یک امر خارق العاده محسوب می‌شود. یا مثلا حضرت عیسی (ع) بدون پدر متولد شد و در حالی که هنوز در گهواره بود با زبان فصیحی سخن گفت و از آینده خبر داد و این مساله معجزه ایشان در زمان نوزادی بود. به این امور یعنی به معجزاتی که قبل و هنگام تولد هر پیغمبری اتفاق می‌افتد «اِرهاص» می‌گویند.

توضیح بیشتر اینکه «ارهاص» در لغت به معنای آماده ساختن و محکم کردن است، و در اصطلاح، وقوع کارهای خارق‌العاده‏‌ای است که قبل از تولد، هنگام تولد و پیش از ادعای نبوت از سوی پیامبر، انجام می‌گیرد.

چون پیامبر گرامی اسلام (ص) بزرگترین پیامبر خداوند است که بر بشریت نازل شده و شریعت آن حضرت، کامل‌ترین شریعت الهی است، و از طرفی دیگر این شریعت کامل خداوندی تا قیامت زنده و پویا خواهد ماند و آخرین و کامل‌ترین عقاید، اخلاق و احکام را به همراه دارد لذا معجزات و ارهاصات زمان تولد پیامبر اکرم (ص) بیشتر و عجیب‌تر از ارهاصات دیگر انبیا بوده تا اینکه مردم را با این معجزات و امور خارق العاده آماده پذیرش امانت مهم الهی کنند.

با این توضیح روشن شد که هدف مهم «اِرهاص» آماده کردن مردم برای پذیرش نبوت پیامبری است که قرار است متولد شود. مهمترین ارهاصاتی که قبل از تولد و همچنین هنگام تولد پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) اتفاق افتاد – مطابق چند روایت نقل شده از حضرت امیرالمومنین علی (ع) و امام صادق (ع) چنین است:

از امام صادق (ع) روایت شده است که ابلیس تا هفت آسمان بالا می‌رفت و مسائل غیبی را گوش می‌داد و اخبار آسمان‌ها را می‌شنید، وقتی حضرت عیسی( ع) متولد شد او را از سه آسمان منع کردند و (بعد از آن) تا چهار آسمان بالا می‌رفت و چون حضرت رسول اکرم (ص) متولد شد او را از همه آسمان‌ها منع کردند و شیاطین را با تیرهای شهاب از درهای آسمان‌ها راندند.

صبح روزی که حضرت محمد مصطفی (ص) متولّد شد، همه بت‌های عالم به رو بر زمین افتادند. در آن روز ایوان کسری یعنی پادشاه عجم لرزید و ۱۴ کنگره آن افتاد. در آن روز دریاچه ساوه که سال‌ها آن را می‌پرستیدند فرو رفت و خشک شد. وادی سماوه که سال‌ها کسی آب در آن ندیده بود آب در آن جاری شد. آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش ‍ شد. طاق کسری از میانش شکست و دو قطعه شد. نوری در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گردید تا اینکه به مشرق رسید. در آن صبح، تخت همه پادشاهان وقت، سرنگون شده بود. در آن روز، همه پادشاهان وقت، لال شده بودند و نمی‌توانستند سخن بگویند. در آن روز، علم کاهنان از بین رفت و سِحر ساحران باطل شد حضرت آمنه (ع) مادر گرامی حضرت رسول (ص) گفت: والله که چون پسرم متولد شد، دستهایش را بر زمین گذاشت و سر به سوی آسمان بلند کرد و به اطراف نظر کرد پس از او نوری ساطع شد که همه چیز را روشن کرد و به سبب آن نور، قصرهای شام را دیدم و در میان آن روشنی، صدائی شنیدم که می‌گفت: بهترین مردم را به دنیا آوردی، پس او را «محمّد» نام کن.

در روایت وارد شده که شیطان در میان فرزندان خود فریاد زد تا همه نزد او جمع شدند و گفتند: چه چیز تو را اینچنین پریشان کرده است؟ گفت: وای بر شما! از اوّل شب تا به حال احوال آسمان و زمین را متغیّر می‌یابم،حادثه عظیمی در زمین واقع شده است که از وقتی که عیسی (ع) به آسمان رفته، مثل آن واقع نشده است، بروید و بگردید و تفحّص کنید که چه امر غریب حادث شده است؛

پس متفرّق شدند و گردیدند و برگشتند و گفتند: چیزی نیافتیم. شیطان گفت که تحقیق این امر، کار من است. پس در دنیا جولان کرد تا به حرم (محدوده حرم در سرزمین وحی که بدون احرام نمی‌شود وارد آنجا شد) رسید، دید که ملائکه اطراف حرم را گرفته‌اند، چون خواست که داخل شود ملائکه بانگ بر او زدند پس برگشت و مانند گنجشکی کوچک شده و از جانب کوه حِرا داخل شد، جبرئیل گفت: برگرد ای ملعون!

گفت: ای جبرئیل، سؤالی دارم، بگو امشب چه اتفاقی افتاده؟ جبرئیل گفت: محمّد (ص)، بهترین پیغمبران، امشب، متولّد شده است. پرسید که آیا مرا در او بهره‌ای هست؟ گفت: نه، پرسید که آیا در امّت او بهره دارم؟ گفت: بلی، ابلیس گفت: راضی شدم. از حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) روایت شده است که همه دنیا در آن شب روشن شد و هر سنگ و کلوخ و درختی خندید و هر آنچه در آسمان‌ها و زمین بود خدا را تسبیح گفت.

انشا در مورد حضرت محمد به سبک ادبی

ماه فرو ماند از جـمال مـحمد

سـرو نباشـد بـه اعتـدال محمد

قدر فلـک را کمال و منزلتى نیست

درنظر قدر با کـمال محمد

شهر مکه درظلمت وسکوت سنگینی فرو رفته بودو اثری از حیات وفعالیت بـه چشم نمیخورد، تنها ماه، مطابق معمول آرام آرام از پشت کوههای سیاه اطراف، بالا آمده و شعاع کمرنگ و لطیف خودرا بر روی خانه‌هاي ساده و خالی از تجمل و هم چنین ریگزارهای دور شهر، پهن میکرد.

کم کم شب از نیمه گذشت و نسیم لذت بخش و مطبوعی سرزمین تفتیده حجاز را فرا گرفت و آنرا برای مدت کوتاهی آماده استراحت ساخت، ستارگان هم دراین هنگام بـه این بزم بی ریا رونق و صفا بخشیده و بـه روی ساکنان شهر مکه لبخند می‌زدند کرانه افق مکه در آستانه سپیده سحر بود، ولی هنوز سکوت ابهام آمیزی بر شهر حکومت می کرد و همه ی در خواب بودند.

فقط آمنه بیدار بودو دردی راکه در انتظارش بود احساس میکرد… درد رفته رفته شدیدتر شد… ناگهان چند بانوی ناشناس و نورانی را در اطاق خویش دید که بوی خوشی از آنان به مشام میرسید. متحیر بود کـه ایشان کیانند و چگونه از در بسته داخل شده‌اند؟ طولی نکشـید که نوزاد عزیزش بدنیا آمد و بدین ترتیب دیدگان آمنه پس از ماه‌ها انتظار در سحرگاه هفدهم ربیع الاول بـه دیدار فرزندش روشن شد.

همه ی از این ولادت خوشحال بودند، ولی دراین هنگام که – محمد، صلی الله علیه وآله – شبستان تاریک و خاموش آمنه را روشن میکرد جای همسر جوانش – عبدالله – خالی بود چون او در بازگشت از سفر شام در مدینه درگذشته ودر همانجا بـه خاک سپرده شده و آمنه را برای همیشه تنها گذاشته بود.

انشا در مورد حضرت محمد

نظر خود را بنویسید

آخرین مطالب