انشا در مورد شغل آینده

انشا در مورد شغل آینده

انشا شغل آینده 6 انشای زیبا با موضوع شغل و کار آینده

یکی از موضوعات خوب برای نوشتن انشا، انشا در مورد شغل آینده است و به همین جهت در ادامه 6 انشاء زیبا در مورد شغل و کار آینده را آماده کرده ایم.

فهرست موضوعات این مطلب

انشا درباره شغل آینده من برای نوجوانان

اگر این سوال را مدتی قبل از من می پرسیدند می گفتم دوست دارم پزشک شوم و سعی کنم با علم و تحقیق درمان بسیاری از بیماری های سخت مانند سرطان را کشف کنم از سوی دیگر یک دکتر درآمد عالی دارد اما بعدها متوجه شدم روحیه من به درد پزشکی نمی خورد، یک پزشک با خون، بریدن گوشت بدن و هزاران چیزی سروکار دارد که من حتی با فکر کردن به آن ها حال بدی پیدا می کنم.

به همین دلیل مجبور شدم کشف درمان بیماری های سخت را به دوستانم محول کنم و البته قید آن همه پول و درآمد عالی را هم بزنم!

مادرم از زمان کودکی من دوست داشت من آموزگار شوم. او همیشه می گفت معلمی شغل خوبی است زیرا علاوه بر خدمت به مردم از نظر بسیاری چیزها ایده آل است، شرایط خوبی دارد، تعطیلات تابستان دارد و کارمند دولت می شوم. به قول مادرم معلمی شغلی است که می توانی دنیا و آخرتت را یک جا بخری!

با صحبت های مادرم موافقم، شغل معلمی یکی از بهترین شغل های دنیاست اما برخلاف ظاهر آن که مادرم برداشت کرده است به نظر من یکی از سخت ترین شغل های دنیا هم می باشد.

اگر بخواهی معلم واقعی باشی و با عشق و علاقه درس بدهی باید صبر و از خودگذشتگی زیادی داشته باشی تا بتوانی دانش آموزان را به سوی جهانی روشن هدایت کنی اما من این خصوصیت فوق العاده را در خودم نمی بینم و فکر نمی کنم بتوانم معلم خوبی شوم.

به تازگی در ذهنم جرقه هایی دیگر زده شده، دوست دارم طراح لباس شوم. دلم می خواهد زیباترین طرح ها را به تن آدم ها بزنم و به نظرم کار جالب و هیجان انگیزی است این که نمایی تازه تر به ظاهر آدم ها ببخشم.

طراحی لباس کاری خلاقانه است که نیاز به ذوق و سلیقه فراوانی دارد، فکرش را بکنید اندام انسان ها تقریبا یکسان است و فرمول واضحی دارد، اگرچه مثلا سایز آن ها با هم متفاوت است اما شکل همه آن ها یکی است، همه دست و پا و سر و تنه و … دارند و یک طراح لباس می توان به این فرم ثابت هزاران ظاهر متفاوت ببخشد.

من احساس می کنم عاشق این کار هستم و دلم می خواهد نماهای تازه تر و متفاوت تری به انسان ها ببخشم، هزاران مدل زیبا با هزاران رنگ زیبا. این خیلی جذاب است و من می خواهم یک دنیا طرح زیبا به مردمم هدیه کنم.

انشا درباره شغل آینده من برای کودکان

من دلم می خواهد وقتی بزرگ شدم معلم شوم. معلمی بهترین شغل دنیاست و البته زحمت و سختی زیادی هم دارد چون من می خواهم یک معلم نمونه باشم.

معلم مانند یک پیامبر است، علمی دارد که با آن چشم آدم ها را بینا می کند و کسی که بی سواد است مثل آدم کوری است که جایی را نمی بیند بنابراین من می خواهم چشم های کور آدم ها را درمان کنم و جهانی زیباتر را به آن ها نشان دهم، کارهای خوب یادشان بدهم و کمک شان کنم از کارهای بد دست بکشند.

یک معلم نمونه فقط خواندن و نوشتن یاد نمی دهد، او راه و رسم درست زندگی کردن را یاد می دهد. من دوست دارم به دانش آموزان طوری درس بدهم که از درس خواندن لذت ببرند و عاشق درس و مدرسه باشند.

معلمی شغلی است که می توانیم با آن به کشورمان بزرگ ترین خدمت را بکنیم. معلم می تواند انسان های بزرگی تربیت کند.

بعضی وقت ها فکر می کنم معلم می تواند دنیا را تغییر دهد و می تواند جامعه خوبی بسازد. اگر معلم شوم می خواهم یک معلم واقعی باشم، از آن معلم هایی که انسان می سازند.

بعد از پدر و مادر مهم ترین شخص در زندگی همه ما معلم است و تاثیر زیادی در آینده ما دارد. من می خواهم یک معلم باشم تا دنیا را تغییر دهم.

موضوع انشا من میخواهم در آینده فوتبالیست شوم

انشا شغل اینده فوتبالیست

مقدمه :  قلم را در دست میگیرم و در مورد شغل فوتبالیست بودن انشا مینویسم .

میخواهم در آینده فوتبالیست شوم

من آرزو دارم در اینده فوتبالیست شوم البته میدانم خیلی از پسرها و دختر ها دوست دارند در آینده فوتبالیست شوند

چون فوتبالیست های بزرگ خیلی مشهور و پولدار و محبوب هستند .

همه فوتبالیست های خوب را دوست دارند وانها را تشویق میکنند و دوست دارند با آنها عکس بگیرند

حتی مادر ها وقتی فوتبالیست ها ی ایرانی دارند بازی میکنند برای آنها دعا میکنند

اما من فوتبال را به خاطر هیجان و لذتی که دارد دوست دارم . چون بهترین تفریحی که تا حالا تجربه کرده ام فوتبال است .

من هیچ وقت از فوتبال بازی کردن خسته نمیشوم و به نظر دوستان و مربی ام من خیلی در فوتبال با استعداد هستم .

البته استعداد در فوتبال کافی نیست و باید سعی و تلاش زیادی کرد و هیچ وقت خسته نشد

با تلاش زیاد و پشتکار میتوان فوتبالیست خوب و مطرحی شد و حتی به تیم ملی رفت.

من آرزوی میکنم روزی انقدر فوتبالیست قوی باشم که وارد تیم ملی شوم و با گل زنی برای کشورم افتخار کسب کنم

و همه مردم و پدر و مادرم را خوشحال کنم .

نتیجه گیری : انسان در هر کاری میتواند برای خانواده و کشور خود مفید باشد اما من دوست دارم تلاش کنم که فوتبالیست خوب و مطرحی در ایران باشم و به موفقیت های زیادی برسم و در تیم های خوب بازی کنم.

موضوع انشا من میخواهم در آینده خلبان شوم

موضوع انشا شغل آینده خلبانی

مقدمه : قلم را در دست میگیرم و در مورد شغل خلبانی انشا مینویسم .

من عاشق پرواز هستم و فکر میکنم دوست دارم در اینده خلبان شوم تا بتوانم در آسمان پرواز کنم .

به نظرم پرواز کردن با هواپیما شغل بسیار هیجان انگیز و جالبی است و انسان هیچ وقت از این کار خسته نمیشود.

خلبان ها اگر جنگ شود باید با هواپیما های جنگی به کمک ارتش و سپاه با دشمنان بجنگند

مثل شهید بابایی و شهید دوران که خلبان بودند و در جنگ شهید شدند

من هم دوست دارم خلبان هواپیمای مسافر بری یا هواپیمای جنگی شوم و برای کشورم مفید تر باشم .

میخواهید در آینده چکاره شویم ؟ خلبان

یکی از چیزهایی که من در خلبانی دوست دارم این است که به کشور های مختلف سفر میکنم و با مردم کشور های مختلف آشنا میشوم و جاهای قشنگی که در کره زمین وجود دارد می بینم.

البته من میدانم خلبانی شغل خطرناکی است و ممکن است هواپیما سقوط کند بخصوص خلبان هواپیمای جنگی کار خطرناکی دارد . اما با وجود این من باز هم خلبانی را دوست دارم.

امیدوارم بتوانم خوب درس بخوانم و تلاش زیادی کنم تا موفق شوم یک خلبان خوب و شجاع برای کشورم باشم.

موضوع انشا من میخواهم در آینده مهندس شوم

انشا در مورد شغل مهندسی

مقدمه : شاید رشته های مهندسی برای خیلی از دانش آموزان آشنا نباشد من امروز میخواهم در مورد کاربرد های رشته های مهندسی و اهمیت آنها با شما صحبت کنم و بگویم چرا دوست دارم در آینده مهندس شوم ؟

خیلی از ما دوست داریم در کودکی معلم یا پزشک یا خلبان یا فوتبالیست و بازیگر شویم ولی من میخواهم با شما در مورد رشته مهندسی صحبت کنم. تا جایی که من میدانم تخصص در هر رشته فنی را مهندسی میگویند ، مثلا مهندس عمران ، مهندس ساختمان ، مهندس برق ، مهندس مکانیک ، مهندس معدن ، مهندس نفت ، مهندس کشاورزی و مهندس راه سازی ، مهندس ماشین آلات ، مهندس متالوژی و ….

تصور کنید اگر این مهندسان نبودند چه اتفاقی می افتاد ، مثلا اگر مهندس های عمران و ساختمان نبودند همه ساختمان ها غیر استاندارد و اشتباهی ساخته میشد یا اگر مهندس راه نبود نمیتوانستیم این همه راه بین شهر ها و روستاها بکشیم یا مهندس کشاورزی به کشاورز ها کمک میکند به صورت علمی کشاورزی کنند و زمین را به صورت علمی آبیاری کنند تا در مصرف آب صرفه جویی شود یا مهندس برق که در همه رشته ها در کارهای برقی کمک میکند یا مهندس معدن که کمک میکند فلزات و مواد معدنی را استخراج کنیم یا مهندس نفت در استخراج و تبدیل نفت به بنزین و وسایل مفید تخصص دارد .یا مهندس مکانیک در تعمیر ماشین ها و ماشین آلات صنعتی توانایی دارد.

حالا تصور کنید اگر این افراد متخصص نبودند ما بیشتر کارها ناتوان میشدیم. پس نتیجه میگیریم کار مهندسان خیلی سخت و با اهمیت است . البته مهندس ها باید سعی کنند خوب درس بخوانند و مهارت کافی کسب کنند تا کارهایی که در آینده به عهده آنها قرار داده میشود درست انجام دهند چون کارهای آنها روی زندگی مردم اثر دارد .

من چون کار های فنی را دوست دارم میخواهم در آینده مهندس شوم تا برای کشور و مردم مفید باشم.

انشا با موضوع شغل آینده

در زندگی هر کدام از ما یافتن شغل قطعا تصمیم بسیار مهم و سختی است که اگر به درستی انجام نشود دچار مشکلات زیادی می شویم و قطعا مابقی زندگی مان و همین طور آینده را به صورت ویژه ای تحت تاثیر قرار می دهد، هر چه با دقت بیشتری این کار را انجام دهیم اوضاع به نفع ما و خانواده مان خواهد بود، تصمیم درست اتفاقی است مابین هوش و همین طور بررسی علاقه فردی یک شخص.

شما وقتی که سنتان بیشتر می شود و تحصیل را به پایان می رسانید باید خود را برای انتخاب شغل آماده کنید، تفاوتی ندارد که دختر هستید و یا پسر. اگر هدفمند پیش بروید می توانید پس از تحصیل کسب و کاری را راه اندازی کرده و از همیشه موفق تر شوید. از مهندسی، پزشکی، کفاشی، معماری، قنادی گرفته تا عکاسی، خیاطی و هنر، می توانند گزینه های مناسب بسته به سلیقه و انتخاب شخص باشند.

در صورتی که قصد شما تنها پولدار شدن است، انتخاب های محدوی دارید، البته اگر در هر رشته ای با عشق و علاقه به کار خودتان ادامه دهید قطعا موفق خواهید بود، اما مسئله اینجاست که سخت است در برخی از رشته ها و مشاغل به چیزی که می خواهیم در مدت کم رسیدن.

این همان تفاوت است، اما باید بررسی کنید که شما در بین دروس خود به چه موضوعی بیش از هر چیزی علاقه مند هستید، می تواند تاریخ باشد، شما می توانید یک پژوهشگر و محقق در زمینه تاریخ باشید و این قطعا گزینه عالی برای شما خواهد بود.

نتیجه گیری:

در زندگی هر انسانی قطعا تحصیل و انتخاب شغل می تواند بسیار مهم باشد، در واقع با توجه علاقه هر کس به شغلی خاص می تواند مسیر او را موفق تر کند و باعث شود که در زمینه های مختلف بتواند برای خود کسب درآمد کند. کسب درآمد قطعا از بخشی دیگر در زندگی شما اهمیت ویژه ای خواهد داشت، وقتی مستقل می شوید و زندگی تان از خانواده جدا خواهد شد، به خوبی اهمیت کسب درآمد را حس می کنید.

موضوع انشا شغل آینده من، روانشناسی

زمانی که با یکی از دوستانم گفت‌و‌گو می‌کردم، او به من گفت که می‌خواهد در آینده روانشناس شود. من تا آن زمان اطلاعات دقیقی از شغل روانشناسی نداشتم. مدت‌ها گذشت و این کنجکاوی در ذهن من ریشه زد. ریشه‌هایی که به سمت کشف ماجرا پیش می‌رفتند.

کتاب‌هایی درباره روانشناسی مطالعه کردم. سایت‌ها را از بالا به پایین می‌گشتم تا این رشته پر رمز و راز کشف کنم. با تحقیقاتی که انجام دادم، در نهایت به طور اندک با شغل روانشناسی آشنا شدم.روانشناسان، افراد صبوری هستند. آن‌ها در این شغل به درمان بیماری‌هایی که به درون ذهن و مغز افراد ارتباط دارند، می‌پردازند. در واقع می‌توان گفت که روانشناسان، پزشک روح محسوب می‌شوند. آن‌ها هر آن‌‌چه که دیده نمی‌شود را، با چشم عقل و بینش می‌بینند. یک روانشناس می‌تواند با حرف‌های یک فرد، گره‌های دهنی او را باز کند و همچنین آن را به سمت مسیر درست هدایت کند.

این‌ها تمامی ماجرا نیستند. روانشناسی نیز مانند شغل پزشکی، شاخه‌های مختلفی دارد. برخی از روانشناسان، فرشته‌هایی برای دنیای کودکان به‌شمار می‌روند. آن‌ها به کودکانی که دچار اختلال‌ند کمک می‌کنند تا زندگی‌شان را شادتر، ادامه دهند. گروهی دیگر از آن‌ها با نوجوانان و بزرگسالان سر و کار دارند.

در روانشناسی به مشکلات درونی و ذهنی افراد، اختلال می‌گویند. یک روانشناس باید این اختلال‌ها را در فردی که مراجعه‌کننده نام دارد، شناسایی کند. سپس او را برای درست زیستن، راهنمایی نماید. این به معنای آفریدن یک معجزه نیست.

شغل روانشناسی مانند یک مسیر کوهنوردی است که روانشناس و مراجعه‌کننده باید آن را طی کنند. برای رسیدن به قله باید از تمامی سربالایی‌ها و سنگ‌های پیش رو رد شد. با آن که مسیر دشوار است و هرکس قادر به پیمودن آن نیست، اما کسانی که به انتهای قله می‌رسند، پا به جهانی شاد می‌گذارند و می‌توانند در آرامش، به زندگی خود برسند.هر شغلی سختی‌های خود را دارد. به نظر من، درمان روح شغلی دشوار است که افرادی خاص می‌توانند به آن دست یابند.

انشای می خواهید در آینده چه کاره شوید: پلیس

پلیس بودن یکی از شغل های سخت اما هیجان انگیز است و من دوست دارم در آینده پلیس شوم چون کسانی که در این شغل فعالیت می کنند آدم های بسیار شجاعی هستند که مسئولیت مهمی را قبول کرده اند و آن این است که باید مراقب جان، مال و زندگی مردم باشند.

البته می دانم کار پلیس ها با هم تفاوت دارند، مثلا بعضی از آن ها در نیروی انتظامی کار می کنند و بعضی از آن ها در اداره مبارزه با مواد مخدر فعال هستند اما وظیفه همه آن ها این است امنیت را در جامعه برقرار کنند و اجازه دزدی، اعمال شرورانه و گسترش کارهای زشت را در کشور ندهند.

بسیاری از ما حواس مان نیست که نقش پلیس در امن نگه داشتن زندگی ما چقدر مهم است و ممکن است فکر کنیم آن ها کار ساده ای انجام می دهند اما اگر یک بار به این موضوع فکر کنیم که اگر در یک شبانه روز هیچ پلیسی در شهر و کشور کار نکند چه اتفاقی می افتد، متوجه می شویم که این شغل یکی از پر مسئولیت ترین شغل های دنیا است.

من می خواهم پلیس شوم تا بتوانم از همه آدم های بی گناه در برابر خلاف کاران دفاع کنم و اجازه ندهم بعضی از افراد با کارهای زشت خود برای دیگران مزاحمت ایجاد کنند.

انشای می خواهید در آینده چه کاره شوید: معلم

معلم ها انسان های بسیار مهربان و سخت کوشی هستند که همه تلاش خود را برای افزایش علم و دانش دانش آموزان به کار می گیرند. من دوست دارم در آینده معلم شوم تا بتوانم به فرزندان کشورم کمک کنم تا درس بخوانند و چیزهای زیادی یاد بگیرند.

اگر معلمان نبودند ما هیچ وقت نمی توانستیم خواندن و نوشتن که اساسی ترین نیازهای امروز انسان ها است را یاد بگیریم و برای همیشه از دنیا بی خبر بودیم. این معلمان عزیز هستند که با عشق و محبت فراوان درس های زیادی را به شاگردان خود یاد می دهند و آن ها را برای زندگی در جامعه بزرگ تر آماده می کنند.

من با دیدن معلمان خوبی که دارم این تصمیم را گرفته ام چون می دانم معلم چه نقش مهمی در علاقه مند کردن دانش آموزان به درس و مدرسه دارد و تمام پیشرفت های یک کشور در گروی تلاش آموزگاران مهربان می باشد که برای موفقیت دانش آموزان خود از صمیم قلب و از جان خود مایه گذاشته اند.

انشای می خواهید در آینده چه کاره شوید: پزشک (دکتر)

پزشکی یکی از شغل های مهم در دنیا است که با سلامتی مردم سر و کار دارد و من در آینده قصد دارم پزشک شوم زیرا به نجات دادن جان آدم ها علاقه زیادی دارم و وقتی می بینم پزشکان با تلاش خود در اتاق های عمل می توانند بیمارانی را به زندگی برگردانند بسیار خوشحال می شوم.

همه آدم ها بیمار می شوند و بعضی از آن ها مریضی های سخت و جدی می گیرند اما پزشک در همه موارد سعی می کند با روحیه دادن به بیمار و گفتن این که باید به خدا توکل کند، او را آرام کرده و تمام تلاشش را می کند تا از نظر پزشکی نیز اقدامات لازم را برای بهبودی او انجام دهد.

به نظر من پزشکان دست های خداوند هستند که به شفا دادن بیماران می پردازند و خداوند از طریق آن ها مهربانی اش را به انسان ها نشان می دهد.

آرزوی من این است که یک روزی برسد که انسان ها به خاطر بیماری های لا علاج از دنیا نروند و همه مریضی هایی که امروزه دارویی برای آن ها کشف نشده درمان شوند.

انشا در مورد شغل آینده

نظر خود را بنویسید

آخرین مطالب